۱۹. سوگیری شناختی در معامله: توهم کنترل: تفاوت میان نسخهها
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) ایجاد مقاله |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
سوگیری توهم کنترل نوعی سوگیری شناختی است که باعث میشود افراد توانایی خود را برای کنترل رویدادهایی که در واقع نامطمئن هستند بیش از حد برآورد کنند. هنگامی که صحبت از امور مالی و سرمایهگذاری (Investment) به میان میآید، این سوگیری میتواند سرمایهگذاران، تحلیلگران یا مدیران پورتفولیو را به این باور سوق دهد که کنترل بیشتری بر نتیجه تجزیه و تحلیل یا سرمایهگذاری خود نسبت به آنچه که واقعاً انجام میدهند دارند. این سوگیری میتواند بر هر کسی، صرف نظر از سن، جنسیت، یا وضعیت اجتماعی-اقتصادی تأثیر بگذارد. | سوگیری توهم کنترل نوعی سوگیری شناختی است که باعث میشود افراد توانایی خود را برای کنترل رویدادهایی که در واقع نامطمئن هستند بیش از حد برآورد کنند. هنگامی که صحبت از امور مالی و سرمایهگذاری (Investment) به میان میآید، این سوگیری میتواند سرمایهگذاران، تحلیلگران یا مدیران پورتفولیو را به این باور سوق دهد که کنترل بیشتری بر نتیجه تجزیه و تحلیل یا سرمایهگذاری خود نسبت به آنچه که واقعاً انجام میدهند دارند. این سوگیری میتواند بر هر کسی، صرف نظر از سن، جنسیت، یا وضعیت اجتماعی-اقتصادی تأثیر بگذارد. | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۴۵
سوگیری توهم کنترل نوعی سوگیری شناختی است که باعث میشود افراد توانایی خود را برای کنترل رویدادهایی که در واقع نامطمئن هستند بیش از حد برآورد کنند. هنگامی که صحبت از امور مالی و سرمایهگذاری (Investment) به میان میآید، این سوگیری میتواند سرمایهگذاران، تحلیلگران یا مدیران پورتفولیو را به این باور سوق دهد که کنترل بیشتری بر نتیجه تجزیه و تحلیل یا سرمایهگذاری خود نسبت به آنچه که واقعاً انجام میدهند دارند. این سوگیری میتواند بر هر کسی، صرف نظر از سن، جنسیت، یا وضعیت اجتماعی-اقتصادی تأثیر بگذارد.
این نوع سوگیری، یک سوگیری شناختی است، نه یک سوگیری عاطفی، که زمانی رخ میدهد که افراد توانایی خود را برای کنترل یا تأثیرگذاری بر نتایج (Outcomes) دست بالا برآورد کنند. این سوگیری میتواند افراد را به سمت رفتارهایی مانند معامله بیش از حد، زمانبندی بازار، یا نگهداری پرتفوی متمرکز سوق دهد که در نتیجه بازده سرمایهگذاری کمتر از حد مطلوب است.
برای کاهش این سوگیری، سرمایهگذاران باید بر استراتژیهای مبتنی بر شواهد (Evidence-Based Strategies)، مانند تنوع، حفظ یک افق زمانی بلندمدت، و اجتناب از مدیریت خرد تمرکز کنند. با شناخت پتانسیل این سوگیری، افراد میتوانند تصمیمات سرمایهگذاری منطقی و موثرتری بر اساس اصول صحیح اتخاذ کنند.
نمونههایی از سوگیری توهم کنترل[ویرایش | ویرایش مبدأ]
انتخاب سهام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
زمانی که تحلیلگران و سرمایهگذاران بر این باورند که توانایی انتخاب سهامی را دارند که میتوانند بازار را شکست دهند، این سوگیری ظاهر میشود. پس از صرف زمان برای تحقیق در مورد سهام (Stocks) و تجزیه و تحلیل صورتهای مالی و نمودارها، آنها به خود اجازه میدهند تا حدی بر نتیجه تحلیل و سرمایهگذاری خود کنترل داشته باشند.
زمانبندی بازار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سرمایهگذاران و معاملهگران تلاش میکنند تا بازار را زمانبندی (Market Timing) کنند، زیرا فکر میکنند که میدانند بازارهای مالی چه زمانی افزایش یا سقوط خواهند کرد. آنها فکر میکنند که بینشی نسبت به جهتگیری بازارها دارند.
معامله روزانه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
با این سوگیری، معاملهگران فکر میکنند که میتوانند با معاملات مکرر (Frequent Trading) بر عملکرد خود کنترل داشته باشند. آنها از اجرای تجارت و تولید سریع سود به احساس رضایت میرسند.
چرا این سوگیری اتفاق میافتد؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]
عوامل متعددی در ایجاد این سوگیری نقش دارد. این میتواند به دلیل سوگیریهای شناختی عمومی، اعتمادبهنفس بیش از حد، کمبود اطلاعات یا نیاز به کنترل رخ دهد:
سوگیریهای شناختی عمومی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
افرادی مانند تحلیلگران و سرمایهگذاران میتوانند تحتتأثیر سوگیریهای شناختی (Cognitive Biases) مانند سوگیری تأیید قرار بگیرند، که منجر به یافتن اطلاعاتی میشود که باورهای قبلیشان را تأیید میکند، یا سوگیری اسنادی، که در آن افراد نتایج مثبت را حاصل درایت خود و نتایج منفی را تقصیر عوامل دیگر میدانند.
اعتمادبهنفس بیش از حد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
افراد با اعتمادبهنفس بیش از حد به احتمال زیاد این باور را دارند که میتوانند نتیجه تحلیل و سرمایهگذاری خود را کنترل (Control) کنند. این میتواند آنها را به رفتارهای پرخطر یا سوداگرانه سوق دهد و ممکن است منجر به تصمیمات سرمایهگذارانه ضعیف شود.
فقدان اطلاعات[ویرایش | ویرایش مبدأ]
درگیر شدن در این سوگیری میتواند نتیجه داشتن اطلاعات محدود در مورد بازارهای مالی یا شرکتها و اوراق بهادار (Securities) باشد. سرمایهگذاران تمایل دارند برای جبران کمبود دانش خود، در فعالیتهایی مانند خرید و فروش بیش از حد یا انتخاب سهام شرکت کنند.
نیاز به کنترلگری[ویرایش | ویرایش مبدأ]
یکی دیگر از عواملی که به این سوگیری کمک میکند، نیاز به کنترلگری (Need for Control) است. این امر باعث میشود که فرد در رفتارهایی شرکت کند که به او حس کنترلگری میدهد که میل به تحلیلها و سرمایهگذاریهای خود دارند، حتی اگر بر اساس اصول صحیح نباشد.
تأثیر این سوگیری بر تصمیمات سرمایهگذاری[ویرایش | ویرایش مبدأ]
معامله بیش از حد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
افراد با این سوگیری ممکن است در تلاش برای کنترل نتایج خود، در معاملات خرید و فروش بیش از حد اوراق بهادار شرکت کنند. معامله بیش از حد (Overtrading) میتواند کارمزدهای بالاتر از متوسط، مالیات و بازده بالقوه را کاهش دهد.
تمرکز پورتفولیو[ویرایش | ویرایش مبدأ]
این تأثیر میتواند رخ دهد، زیرا سرمایهگذاران فکر میکنند که میتوانند اوراق بهاداری را شناسایی کنند که عملکرد خوبی دارند و حتی معیار را شکست دهند. با این حال، پرتفویهای متمرکز (Concentrated Portfolios) میتوانند قرار گرفتن در معرض ریسکهای خاص را افزایش دهند و در صورت عملکرد ضعیف آن اوراق بهادار متمرکز، زیانهای بیشتری را به دنبال داشته باشند.
تصمیمگیری مخاطرهآمیز[ویرایش | ویرایش مبدأ]
افرادی که این سوگیری را دارند ممکن است ریسک بیشتری نسبت به آنچه احساس میکنند متقبل شوند یا عملکرد آنها با اسناد قانونی مربوطه، مانند بیانیه سیاست سرمایهگذاری (Investment Policy Statement) یا یک دفترچه، مطابقت نداشته باشد. آنها معتقدند که میتوانند عملکرد بهتری از بازار داشته باشند و این میتواند منجر به زیانهای بزرگ شود.
راههایی برای کاهش این سوگیری[ویرایش | ویرایش مبدأ]
راههای مختلفی برای کاهش این سوگیری وجود دارد؛ افراد میتوانند تنوع را در پرتفوی خود اعمال کنند. با پرتفویی از داراییهای رقیقشده و نامرتبط که در چندین طبقه و بخش دارایی پراکنده شده است، سرمایهگذاران میتوانند قرار گرفتن در معرض ریسکهای خاص و نوسانات بازار (Market Volatility) را کاهش دهند.
مردم همچنین باید به جای تجارت کوتاهمدت بر بلندمدت تمرکز کنند. با تمرکز بر اهداف سرمایهگذاری و حفظ چشمانداز بلندمدت (Long-Term Perspective)، سرمایهگذاران میتوانند از وسوسه درگیر شدن در زمانبندی بازار یا معامله بیش از حد، که میتواند در بلندمدت پرهزینه باشد، اجتناب کنند.
راه دیگر برای محدود کردن این سوگیری با ایجاد یک استراتژی روشن و پایبندی به آن است. از طریق توسعه و اجرای استراتژی (Strategy Implementation)، بهویژه استراتژی مبتنی بر اصول سرمایهگذاری صحیح، افراد میتوانند از اتکا به فعالیتهایی که به آنها حس کنترل کاذب بر نتایج سرمایهگذاریشان میدهد اجتناب کنند.
تفاوت با پارادوکس کنترل[ویرایش | ویرایش مبدأ]
این سوگیری به تمایل افراد به این باور اشاره دارد که کنترل بیشتری بر یک موقعیت یا نتیجه نسبت به آنچه که واقعاً انجام میدهند دارند. از سوی دیگر، پارادوکس کنترل (Paradox of Control) به موقعیتی اشاره دارد که در آن، تلاش برای اعمال کنترل بر یک موقعیت، میتواند کنترل ما را از آن موقعیت سلب کند.