۱۱. بازگشت به ترید پس از ضرر

از ویکی تریدر | اولین دانشنامه تخصصی بازارهای مالی فارکس و ارز دیجیتال

اکثر معامله‌گران در مقطعی از حرفه خود ضرر تجاری زیادی را تجربه خواهند کرد. این معمولاً در ابتدا زمانی که آن‌ها برای اولین بار در حال یادگیری هستند اتفاق می‌افتد، اما اگر اعتماد به نفس بیش از حد (overconfidence) داشته باشند، ممکن است بعداً نیز رخ دهد.

کلید بازگشت پس از یک ضرر بزرگ این است که معاملات را متوقف کنید، روند خود را مرور کنید و سپس تنظیمات لازم را انجام دهید. پس از انجام تنظیمات مناسب، قبل از اینکه به ریسک کامل خود در هر معامله (trade) برگردید، تجارت کوچک را شروع کنید.

۱. استراحت از ترید[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یک ضرر بزرگ بسیار استرس‌زا است و شما نمی‌خواهید این استرس را با معاملات ضررده بیشتر ترکیب کنید. بنابراین باید معاملات را متوقف کنید و بررسی کنید که چرا چنین ضرر بزرگی داشته‌اید. اگر به تجارت ادامه دهید، به احتمال زیاد همچنان ناامید خواهید شد و پول بیشتری را از دست خواهید داد. همچنین به خروج از محیطی که در آن ضرر کرده‌اید کمک می‌کند. بنابراین به یک کافی‌شاپ بروید یا در حیاط پشتی خود بنشینید، در حالی که این مراحل را انجام می‌دهید.

محیط‌های مختلف به شما کمک می‌کند تا از طرز فکری که شما را در آن ضررها قرار داده است، دور شوید. هنگامی که متوجه شدید چرا این اتفاق افتاده است، پیاده‌سازی یک راه‌حل برای شما بسیار آسان‌تر خواهد بود و می‌توانید با اطمینان به میز معاملاتی خود بازگردید.

۲. مسئولیت کامل را بپذیرید[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برای اینکه بتوانید نتایج خود را بهبود ببخشید، باید مسئولیت کامل اقدامات خود را بر عهده بگیرید. این بدان معناست که شما نمی‌توانید کارگزار خود را سرزنش کنید، کامپیوتر خود را، و یا راهنمای شما در فیس‌بوک. نتایج شما با شما شروع می‌شود و با شما به پایان می‌رسد. بخش مهم این است که از آنجایی که این مشکل را ایجاد کرده‌اید، می‌توانید راه‌حلی برای رفع آن نیز ایجاد کنید. هنگامی که آن را پذیرفتید، آماده هستید تا به مرحله بعدی بروید.

۳. ژورنال معاملاتی خود را مرور کنید[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این مرحله‌ای است که اکثر تریدرها آن را کنار می‌گذارند. بررسی ژورنال معاملاتی (trading journal) شما کلید این است که بفهمید چرا این همه پول از دست داده‌اید و چگونه می‌توان از تکرار این اتفاق در آینده جلوگیری کرد. اگر ژورنال معاملاتی ندارید، آنچه را که در حال حاضر توصیه می‌کنم اینجا ببینید.

اگر علت آن را ندانید، نمی‌توانید مشکل را بفهمید. و شما نمی‌توانید بدون نگاه کردن به آمار معاملات خود علت را بفهمید. بدون ژورنال، شما فقط در مورد منبع موضوع حدس می‌زنید. به عنوان مثال، ممکن است فکر کنید که علت آن استراتژی معاملاتی شماست، اما علت آن در واقع عدم انضباط شماست.

اگر در زمان ضرر بزرگ یک ژورنال معاملاتی نداشته باشید چه؟ به تاریخچه ترید خود برگردید و از هر معامله اسکرین‌شات ایجاد کنید. آمار مربوط به تمام معاملات خود را جمع‌آوری کنید. برای هر معامله یادداشت ایجاد کنید. شما نمی‌توانید همه چیز را به وضوح به خاطر بسپارید، اما تمام تلاش خود را برای نوشتن دلیل ورود، خروج و اصلاح معاملات انجام دهید. هنگامی که این اطلاعات را به دست آوردید، وقت آن است که داده‌ها را از نزدیک بررسی کرده و مشکل را شناسایی کنید.

۴. موضوع(های) خاص را شناسایی کنید[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در این مرحله، شما باید ایده بسیار خوبی از اینکه چرا چنین ضرر بزرگی داشته‌اید، داشته باشید. بیایید نگاهی به چند مورد از رایج‌ترین دلایلی بیندازیم که معامله‌گران پول زیادی را از دست می‌دهند. این لیست ممکن است به شما کمک کند دلیلی را که از دست داده‌اید درک کنید:

  • حرکت دادن حد ضرر
  • ریسک بیش از حد در یک معامله
  • نداشتن یک استراتژی معاملاتی تست‌شده
  • از قوانین استراتژی خود پیروی نکرده‌اید
  • انجام معاملاتی که بخشی از استراتژی شما نیستند
  • نداشتن برنامه معاملاتی نوشته‌شده
  • معامله بیش از حد بازارها/معاملات به طور همزمان
  • شما باید روی روانشناسی خود کار کنید.

بزرگترین دلیل ضرر بزرگ را بنویسید. هر چه دقیق‌تر باشید، بهتر است. اگر چندین مشکل وجود دارد، ۳ مورد برتر را بنویسید. عالی! حالا علت ضرر بزرگ خود را می‌دانید. این نیمی از نبرد است.

۵. راه‌حل‌های خاص را توسعه دهید[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بسیار خوب! حالا من راه‌حل‌هایی برای هر یک از علل ذکر شده در مرحله قبل به شما ارائه می‌دهم. بسیاری از این مشکلات به راحتی حل می‌شوند؛ زمانی که بدانید آن‌ها چیست.

نداشتن یک استراتژی معاملاتی آزمایش‌شده این رایج‌ترین دلیل ضررهای بزرگ تجاری است. معامله‌گران جدید بدون یک استراتژی معاملاتی آزمایش‌شده معاملات را انجام می‌دهند. آن‌ها یک استراتژی جدید را در یوتیوب یاد خواهند گرفت، سپس بلافاصله وارد معامله آن در حساب زنده خود می‌شوند. اما از کجا می‌دانید که آن استراتژی واقعا سودآور است؟ آیا می‌خواهید به ویدیو اعتماد کنید فقط به این دلیل که آن‌ها چند نمونه خوب انتخاب شده را به شما نشان دادند و گرافیک فانتزی داشتند؟ البته که نه.

شما باید استراتژی را آزمایش کنید تا ببینید آیا در مدت‌زمان طولانی کار کرده است یا خیر. نحوه بک‌تست (backtest) را در این آموزش بیاموزید. در بسیاری از موارد، باید استراتژی را نیز آزمایش کنید. هنگامی که داده‌های تاریخی را در اختیار دارید که نشان می‌دهد یک استراتژی مزیت دارد، اعتماد به نفس بیشتری برای انجام معاملات خواهید داشت و متوجه خواهید شد که چه زمانی استراتژی از کار افتاده است.

حرکت دادن حد ضرر این می‌تواند برای برخی از معامله‌گران بزرگ باشد. آن‌ها می‌خواهند به معامله «کمی فضای بیشتر» بدهند، بنابراین به حرکت حد ضرر (stop loss) ادامه می‌دهند تا شانس بیشتری برای انجام معامله داشته باشند. من هرگز معامله‌گر موفقی را ندیده‌ام که به طور مداوم حد ضرر خود را جابجا کند. هنگامی که معامله می‌کنید و حد ضرر تعیین می‌کنید، مقدار ثابتی از ریسک را قفل می‌کنید. اگر حد ضرر را جابجا کنید، ریسک بیشتری به معامله اضافه می‌کنید.

نکته اصلی این است که حرکت دادن حد ضرر برای ایجاد ضرر بالقوه بزرگتر هرگز ایده خوبی نیست. بنابراین شما باید انتخاب کنید که آیا می‌خواهید یک معامله‌گر موفق باشید یا می‌خواهید حد ضرر خود را جابجا کنید و ضررهای بزرگی را تجربه کنید.

ریسک بیش از حد در یک معامله من این را «سندرم قرعه‌کشی» (lottery syndrome) می‌نامم. معامله‌گران آنقدر مطمئن هستند که یک معامله کار خواهد کرد که درصد زیادی از حساب خود را در ۱ معامله به خطر می‌اندازند. به یاد داشته باشید که اگر ۵۰ درصد از حساب خود را از دست بدهید، باید ۱۰۰ درصد سود کسب کنید تا به نقطه سر به سر (break even) برگردید. بنابراین ریسک خود را پایین نگه دارید و یا روی داشتن نرخ برد بالا کار کنید یا برندگان بسیار بزرگتر از بازنده‌ها داشته باشید.

عدم تبعیت از قوانین استراتژی خود انجام معاملاتی که بخشی از استراتژی شما نیستند به عدم نظم و انضباط برمی‌گردد. یک راه موثر برای تغییر این وضعیت این است که به خود یادآوری کنید که ضرر بزرگ شما چقدر دردناک بوده است. واقعا آن را احساس کنید. نتیجه بلندمدت شما نتیجه هر معامله‌ای است که انجام می‌دهید.

معاملات بیش از حد بازار/معاملات به طور همزمان باز کردن معاملات بیش از حد به طور همزمان می‌تواند منجر به از دست دادن تمرکز و ضرر زیاد شود. این می‌تواند بسیار دلسرد کننده باشد و منجر به از دست دادن اعتماد به نفس و مارپیچ نزولی ضرر شود. راه‌حل در اینجا ساده است. تعداد معاملاتی را که می‌توانید همزمان باز کنید محدود کنید.

نداشتن برنامه معاملاتی مکتوب داشتن یک استراتژی معاملاتی نوشته شده برای موفقیت ضروری است. هنگامی که با چندین استراتژی کار می‌کنید، یا استراتژی‌های معاملاتی زیادی را آزمایش کرده‌اید، خطوط بین استراتژی‌ها ممکن است محو شود. بنابراین، داشتن یک برنامه معاملاتی مکتوب برای حفظ نتایج ثابت ضروری است.

۶. تجارت را دوباره شروع کنید، اما آن را کوچک نگه دارید[ویرایش | ویرایش مبدأ]

هنگامی که برنامه‌ای دارید، اکنون زمان آن رسیده است که به راحتی به ترید بازگردید. من پیشنهاد می‌کنم از کوچک شروع کنید و به اندازه کامل خود برگردید. این مانند یک آسیب ورزشی است. فرض کنید هنگام بازی بسکتبال زانوی خود را آسیب دید. شما قرار نیست بلافاصله پس از بهبودی از آسیب‌دیدگی خود بسکتبال را با سرعت کامل شروع کنید.

۷. به پیگیری نتایج خود ادامه دهید[ویرایش | ویرایش مبدأ]

هنگامی که دوباره سودآور معامله می‌کنید، کار شما تمام نشده است. به ژورنال معاملات خود ادامه دهید، عملکرد خود را زیر نظر داشته باشید. اگر مرتباً معامله می‌کنید، هفته‌ای یک بار ژورنال خود را مرور کنید. وقتی در بالای نتایج خود بمانید، کمتر احتمال دارد که همان اشتباهی را مرتکب شوید که منجر به ضرر بزرگ شما شد.

راهبردهای مقابله روانشناختی با ضرر در ترید[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روانشناسان به طور گسترده در مورد مکانیسم‌های دفاعی (defense mechanisms) نوشته‌اند؛ همان چیزهایی که مردم برای عبور از ضررها یا امور ناخوشایند از آن استفاده می‌کنند. یک سرمایه‌گذاری فاجعه‌بار (catastrophic investment) نمونه کاملی از چیزی است که هر کسی دوست دارد آن را وارونه کند و چیز بهتری از آن بسازد.

از دست دادن مقدار زیادی پول می‌تواند تأثیر آسیب‌زایی بر افراد داشته باشد، به خصوص اگر این از دست دادن بر نقاط عطف مهم زندگی مانند بازنشستگی، پرداخت هزینه تحصیل کودک یا خرید خانه تأثیر بگذارد. بسیاری از افراد ممکن است احساس کنند هیچ راه جبرانی برای ضرر مالی وجود ندارد و بنابراین اقداماتی را انجام می‌دهند که وضعیت را تشدید می‌کند.

اگرچه متأسفانه نمی‌توان زمان را به عقب برگرداند، اما بهتر است این روند را از نظر روانی مدیریت کنید تا اینکه سعی کنید ضررها را از طریق سرمایه‌گذاری‌های پرخطر (high-risk investments) یا سایر اقدامات شدید جبران کنید. مطالعات نشان داده است که راه‌های مثبتی برای مقابله با چنین ضررهایی و همچنین شناسایی روش‌های مضر و نحوه جلوگیری از آن‌ها وجود دارد.

انسان‌ها به طور طبیعی سعی می‌کنند از ضرر جلوگیری کنند و هنگامی که ضرر و زیان اتفاق می‌افتد، استرس روانی و عاطفی ایجاد می‌شود. ضرر در بازارهای مالی اجتناب‌ناپذیر است، و بنابراین مقابله با ضرر کلید بازیابی خود و عبور از آن بدون آسیب است. در اینجا به برخی از راه‌های سلبی (چه کارهایی نکنیم) و سپس ایجابی (چه کارهایی بکنیم) برای مقابله با ضرر مالی می‌پردازیم.

استراتژی‌های مقابله‌ای ناکارآمد[ویرایش | ویرایش مبدأ]

هنگامی که با ضرر مواجه می‌شوید، بسیاری از افراد از استراتژی‌های مقابله‌ای ناکارآمد استفاده می‌کنند. مثل:

۱. سرکوب تلاش برای سرکوب احساسات منفی مرتبط با از دست دادن می‌تواند دشوار باشد و دوباره شما را آزار دهد. مشکلات مالی و پریشانی ناشی از ضرر می‌تواند به راحتی به مشکلات یا استرس زناشویی یا شغلی تبدیل شود. ممکن است در نهایت از خانواده، همکاران یا دوستان خود ناامید شوید.

۲. فرافکنی غیرمعمول نیست کسانی که با ضرر بزرگی روبرو هستند سعی کنند به جای پذیرفتن مسئولیت تصمیمات ضعیف خود یا ریسک‌پذیری بیش از حد، آن را به گردن شخص یا چیز دیگری بیندازند.

۳. انکار و خودفریبی این روش‌های مقابله‌ای ناکارآمد باعث می‌شود مردم به سرمایه‌گذاری‌های شکست‌خورده بچسبند به این امید بیهوده که «دوباره بالا بروند». اگر یک سهم ضررده خریده‌اید، تقریباً همیشه بهتر است از شر آن خلاص شوید و هر پولی را که باقی‌مانده است در چیزی امن‌تر و سالم‌تر قرار دهید. به طور خلاصه، ضررهای خود را کاهش دهید.

استراتژی‌های مقابله‌ای[ویرایش | ویرایش مبدأ]

با فرض اینکه هیچ ادعای مشروعی علیه فروشنده برای ضرر و زیان خود ندارید، یا نمی‌توانید مسیر دادخواهی را طی کنید، لازم است با این وضعیت کنار بیایید. یکی از راه‌های معنادار مقابله این است که به سادگی از اشتباهات خود درس بگیرید و سعی کنید با سرمایه‌گذاری خوب و محتاطانه در آینده، ضررها را در طول زمان جبران کنید. این یک راه‌حل سریع یا مطمئن نیست، اما مطمئناً منطقی است که آن را امتحان کنید.

۱. ارزیابی مجدد اگر ریسک‌های بیش از حد کردید، به افراد اشتباه اعتماد کردید، یا فقط بدشانس بودید، می‌توانید بیشتر مراقب باشید و در آینده سبد سهام خود را متنوع‌تر کنید. حتی اگر سال‌ها طول بکشد، ممکن است متوجه شوید که مقداری یا همه آن را پس می‌گیرید، و فکر کردن به این اتفاق آرامش‌بخش است. تنوع بخشیدن به سبد شما همیشه باید یک گام اولیه در سرمایه‌گذاری باشد که یک سبد متعادل را تضمین می‌کند و از ضررهای شدید جلوگیری می‌کند.

به خاطر داشته باشید که برخی از سرمایه‌گذاری‌ها به سادگی اشتباه می‌شوند. افراد بی‌کفایت، بی‌اخلاقی و دروغگو در این کسب‌وکار هستند و هر کسی می‌تواند قربانی شود. این زندگی است و چیزی که شما را نمی‌کشد می‌تواند شما را قوی‌تر کند.

۲. از اشتباهات درس بگیرید تفکر منطقی‌ مفید است، اما تنها در صورتی که واقع‌بینانه باشد. مهم است که بدانید شما و دیگران چه کاری انجام داده‌اید و چرا. به عنوان مثال، آیا با فریب پول کلان وسوسه شده‌اید، یا قربانی وعده‌های دروغین یا حتی کلاهبرداری شده‌اید.

آگاهی از آنچه واقعاً در گذشته اتفاق افتاده است، بهترین راه برای حرکت به سمت آینده‌ای بهتر است. اما وقتی عقلانیت واقعاً خودفریبی است و مستلزم سرزنش دیگران به خاطر اشتباهات خود یا عدم مواجهه با واقعیت است، این روند به یک روند منفی تبدیل می‌شود. تلاش برای درک اینکه چرا تصمیم سرمایه‌گذاری گرفته‌اید می‌تواند به شما کمک کند تا از تصمیمات ضعیف سرمایه‌گذاری در آینده جلوگیری کنید.

۳. به دنبال کمک حرفه‌ای باشید در صورت ضررهای شدید، مواردی وجود دارد که افراد از افسردگی یا حتی ناامیدی رنج می‌برند. به این ترتیب، آن‌ها ممکن است به آن استراتژی‌های مقابله‌ای سلبی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، یا بدتر از آن متوسل شوند. در چنین مواردی، ممکن است به کمک حرفه‌ای نیاز باشد. در نهایت، از منظر سرمایه‌گذاری آینده‌نگرانه، ممکن است ارزش آن را داشته باشد که از یک مشاور مالی مستقل با سابقه خوب استفاده کنید.

پرسش و پاسخ‌های متداول[ویرایش | ویرایش مبدأ]

۱. چند راه خوب برای مقابله با ضررهای معاملاتی چیست؟ تجربه ضرر در بازارها می‌تواند دردناک باشد، اما تقریباً همیشه اجتناب‌ناپذیر است. آنچه را که اشتباه رخ داده است با دقت و عینی ارزیابی کنید. اگر علت از دست شما خارج بود، کاری نمی‌توان انجام داد. اگر اشتباهات یا گام‌های اشتباهی را شناسایی کردید، مسئولیت را بپذیرید و از آن‌ها درس بگیرید. اگر نمی‌توانید بفهمید چه اشتباهی رخ داده است، یا به دلیل تقصیر خود یا چیزی بیرونی، شاید بهتر باشد کمی از ترید فاصله بگیرید.

۲. آیا دو برابر کردن ضرر استراتژی هوشمندانه‌ای است؟ نه، احتمالاً نه. اما این دقیقاً همان چیزی است که ضررگریزی توصیف می‌‌شود؛ ریسک بیش از حد برای بازگرداندن ضرر؛ همان چیزی که باعث می‌شود افراد بیش از حد به معاملات از دست رفته و ضررده بچسبند و تلاش کنند آن را بازیابی و بازسازی کنند.

۳. چرا بسیاری از معامله‌گران شکست می‌خورند؟ معامله‌گران اغلب زمانی شکست می‌خورند که اجازه می‌دهند احساساتی مانند ترس، طمع، اعتمادبه‌نفس بیش از حد و رفتار گله‌ای (herd behavior) بر آنها غلبه کند. این می‌تواند منجر به معامله بیش از حد (overtrading)، تعقیب روند (trend chasing) و تقلا برای جبران ضرر شود. داشتن یک استراتژی عینی و بی‌طرفانه که در طول زمان قابل تجدیدنظر باشد و پایبندی به آن کلیدی است، راه‌حل جلوگیری از شکست در معاملات است.

درباره فرو رفتن در نقش بازنده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فرو رفتن در نقش بازنده (Adding to a Losing Position) به‌معنای سرمایه‌گذاری در یک دارایی حتی اگر ضررده باشد، گرچه میانگین هزینه معامله را بهبود می‌بخشد، اما ریسک را نیز افزایش می‌دهد، زیرا وجوه بیشتری در معرض خطر قرار گرفته‌اند. فرو رفتن در نقش بازنده توسط بسیاری از متخصصان توصیه نمی‌شود، مگر اینکه بخشی از یک برنامه سرمایه‌گذاری (Investment Plan) یا معاملاتی (Trading Plan) خوب با قوانین خاص برای مدیریت ریسک باشد.

اگرچه سرمایه‌گذاران ممکن است دلیل خوبی برای فرو رفتن در نقش بازنده داشته باشند، اما ممکن است عوامل روانی نیز وجود داشته باشد که مانع از گرفتن بهترین تصمیم می‌شود.

فرو رفتن در نقش بازنده به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن فرد بیشتر روی یک دارایی سرمایه‌گذاری می‌کند، حتی اگر آن دارایی برخلاف خواسته سرمایه‌گذار عمل کند. این عمل می‌تواند مزایا و معایبی داشته باشد.

برخی از مشاوران سرمایه‌گذاری ممکن است این عمل را تشویق کنند و آن را میانگین نزولی (Averaging Down) بنامند، و این ممکن است برای یک سرمایه‌گذار بلندمدت با افق زمانی طولانی برای سرمایه‌گذاری‌های خود و با دیدگاه صعودی (Bullish) در مورد دارایی در بلندمدت قابل قبول باشد. فرو رفتن در یک معامله ضررده، با قیمتی بهتر از ورودی اصلی، میانگین قیمت ورودی را کاهش می‌دهد.

فرو رفتن در نقش بازنده تنها در صورتی باید انجام شود که بخشی از یک برنامه سرمایه‌گذاری یا برنامه معاملاتی باشد. این کار هرگز نباید صرفاً برای جلوگیری از ضرر انجام شود. ضرر بخشی از تجارت و سرمایه‌گذاری است و گاهی اوقات بهتر است به جای دو برابر کردن و ریسک ضرر بزرگ، از آن خارج شوید و ضرر کوچکی را بپذیرید.

این امکان وجود دارد که قیمت یک دارایی نسبت به خواسته‌های سرمایه‌گذار در جهت اشتباه حرکت کند. در این حالت، سرمایه‌گذار با فرو رفتن در وضع ضررکننده با ضررهای فزاینده‌ای مواجه می‌شود.

چرا معامله‌گران در موقعیت‌های از دست رفته فرو می‌روند؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دلایل مختلفی وجود دارد که یک سرمایه‌گذار ممکن است در موقعیت‌های از دست رفته فرو برود. رایج‌ترین آنها یک واکنش احساسی (Emotional Reaction) است که در آن سرمایه‌گذار ممکن است به جای بستن موقعیت ضررده به آن اضافه کند، زیرا از نظر عاطفی به دارایی وابسته می‌شود و به سختی می‌پذیرد که سرمایه‌گذاری بدی بوده است.

همچنین، قیمت دارایی‌ها همیشه در نوسان است و به سختی می‌توان ورود کامل را مشخص کرد. اگر سهام در ابتدا پس از خرید کاهش یابد، سرمایه‌گذار ممکن است احساس اجبار برای خرید بیشتر با قیمت پایین‌تر کند و از خرید با قیمت بالاتر احساس پشیمانی کند؛ چرا که می‌خواهد از قیمت پایین‌تر سود ببرد.

در همه موارد، هنگامی که یک سرمایه‌گذاری در جهت اشتباه حرکت می‌کند، مهم است که دلیل داشتن موقعیت را دوباره ارزیابی کنید. آیا هنوز ارزش نگه‌داشتن را دارد؟ آیا افزودن بودجه بیشتر یک بازی محتاطانه است؟ آیا باید فروخته شود؟ معامله‌گران و سرمایه‌گذاران حرفه‌ای پاسخ این سوالات را از قبل ارائه می‌دهند. آنها استراتژی‌هایی دارند که شامل قوانین خرید و فروش است که در برنامه معاملاتی آنها تعیین شده است.

فرو رفتن در نقش بازنده ممکن است بخشی از چنین طرحی باشد. به عنوان مثال، یک سرمایه‌گذار ممکن است هر ماه سهام اضافی را به عنوان بخشی از سهم سبد خود خریداری کند. او این کار را بدون توجه به قیمت سهام انجام می‌دهد.

روانشناسی فرو رفتن در نقش بازنده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

همانطور که در بالا ذکر شد، ممکن است یک جنبه ذهنی (Psychological Aspect) برای فرو رفتن در نقش بازنده وجود داشته باشد. به دلایل مختلف، یک سرمایه‌گذار ممکن است تصمیم بگیرد که موقعیت خود را در سرمایه‌گذاری‌ای که هنوز در آن موفق نشده است، دو برابر کند. در زیر انواع عناصر روانشناختی وجود دارد که ممکن است هنگام فرو رفتن در نقش بازنده تأثیر مهمی داشته باشد؛ از جمله:

۱. ترس از ضرر ترس از ضرر (Loss Aversion) به بیشتر بودن اثر ضرر نسبت به اثر سود اشاره دارد. این سوگیری می‌تواند سرمایه‌گذاران را وادار کند تا سرمایه‌گذاری‌های از دست رفته را حفظ کنند، به این امید که در نهایت برگردند و ضررهای خود را جبران کنند. برای برخی از سرمایه‌گذاران، ترس از پشیمانی (Regret Aversion) و تأثیر روانی پذیرش ضرر اغلب بیشتر از ارزیابی منطقی پتانسیل سرمایه‌گذاری است.

۲. سوگیری لنگر انداختن سوگیری لنگر (Anchoring Bias) زمانی اتفاق می‌افتد که افراد به شدت به یک نقطه مرجع اولیه مانند قیمت خرید یک سرمایه‌گذاری تکیه می‌کنند. در صورت فرو رفتن در نقش بازنده، سرمایه‌گذاران ممکن است به قیمت خرید اصلی متصل شوند و به سرمایه‌گذاری در یک دارایی رو به کاهش ادامه دهند، با این باور که در نهایت به ارزش اولیه خود و حتی بالاتر بازمی‌گردد. این سوگیری می‌تواند آنها را از ارزیابی عینی چشم‌انداز فعلی سرمایه‌گذاری و تصمیم‌گیری منطقی بازدارد، زیرا بیش از حد به گذشته گره خورده‌اند.

۳. سوگیری اعتمادبه‌نفس بیش از حد سوگیری اعتمادبه‌نفس بیش از حد (Overconfidence Bias) زمانی آشکار می‌شود که افراد توانایی‌ها و دانش خود را بیش از حد ارزیابی می‌کنند. این باعث می‌شود که آنها باور کنند می‌توانند حرکات بازار را پیش‌بینی کنند یا سرمایه‌گذاری از دست رفته را تغییر دهند. این سوگیری می‌تواند به خوش‌بینی بی‌دلیل و تداوم در فرو رفتن در سرمایه‌گذاری از دست رفته کمک کند.

۴. سوگیری تأیید سوگیری تأیید (Confirmation Bias) تمایل به جستجوی اطلاعاتی است که از باورهای موجود پشتیبانی می‌کند و در عین حال شواهد متناقض را نادیده می‌گیرد یا کم‌اهمیت جلوه می‌دهد. در زمینه سرمایه‌گذاری، افراد ممکن است به طور انتخابی بر اخبار یا نظرات مثبتی تمرکز کنند که با اعتقاد آنها همسو است. همچنین در این زمینه، آنها ممکن است تصمیم بگیرند که اطلاعات منفی را نادیده بگیرند. این سوگیری اعتقاد آنها را به پتانسیل سرمایه‌گذاری تقویت می‌کند و می‌تواند منجر به تعهد مداوم به موقعیت بازنده شود، حتی زمانی که اکثر شواهد خلاف آن را نشان می‌دهد.

۵. ذهنیت گله‌ای ذهنیت گله‌ای (Herd Mentality) به تمایل افراد برای پیروی از اعمال اکثریت اشاره دارد. هنگامی که سایر سرمایه‌گذاران به سرمایه‌گذاری از دست رفته اضافه می‌کنند، افراد ممکن است در پیوستن به جمعیت احساس امنیت و اطمینان کنند. این رفتار از این باور ناشی می‌شود که اقدام جمعی به معنای احتمال بیشتر نتیجه مثبت است.

۶. مغالطه هزینه غرق شده در نهایت، مغالطه هزینه غرق شده (Sunk Cost Fallacy) تمایل به ادامه سرمایه‌گذاری در موقعیت ضررده به دلیل منابعی است که قبلاً متعهد شده است، صرف نظر از پتانسیل سود آینده. سرمایه‌گذاران ممکن است تمایلی به پذیرش ضرر و کاهش ضرر خود نداشته باشند، زیرا آن را اتلاف وقت، تلاش و پولی می‌دانند که قبلاً سرمایه‌گذاری کرده‌اند. در واقعیت، تصمیم باید با نگاه به جلو گرفته شود، نه به عقب. این مغالطه افراد را از تصمیم‌گیری عینی بر اساس چشم‌انداز فعلی و آینده سرمایه‌گذاری بازمی‌دارد و در عین حال اقدامات قبلی خود را تخفیف می‌دهد.

نکاتی برای جلوگیری از فرو رفتن در نقش بازنده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اگرچه نوسانات آینده قیمت را نمی‌توان با قطعیت پیش‌بینی کرد، اما اقداماتی وجود دارد که سرمایه‌گذاران می‌توانند برای سخت‌کوش‌تر و منضبط‌تر شدن در هنگام تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاری انجام دهند.

قبل از سرمایه‌گذاری، فرصت سرمایه‌گذاری از جمله شرکت خاص، روندهای صنعت، امور مالی و خطرات احتمالی را به طور کامل بررسی کنید. این دانش به شما کمک می‌کند تا تصمیمات آگاهانه بگیرید و از سرمایه‌گذاری در دارایی‌های ضعیف خودداری کنید. همچنین باید تحمل ریسک، افق زمانی و بازده مورد نظر خود را تعیین کنید، زیرا داشتن یک استراتژی سرمایه‌گذاری کاملاً تعریف‌شده به شما کمک می‌کند تا از تصمیمات تکانشی که ممکن است به از دست دادن سرمایه‌گذاری‌ها بیفزاید جلوگیری کنید.

در بسیاری از زمینه‌ها، تنوع (Diversification) کلیدی برای به حداقل رساندن ریسک است. سرمایه‌گذاری‌های خود را در رتبه‌بندی‌های دارایی، صنایع و مناطق جغرافیایی مختلف تخصیص دهید. فرو رفتن در نقش بازنده برای این استراتژی مساعد نیست، زیرا قرار دادن بیش از حد سبد سهام شما در یک دارایی یا بخش واحد می‌تواند به طور قابل‌توجهی خطر فرو رفتن در نقش بازنده را افزایش دهد. به برنامه سرمایه‌گذاری خود پایبند باشید و از واکنش‌های احساسی به نوسانات بازار خودداری کنید.

مهم است که به طور فعال در نظارت بر سرمایه‌گذاری‌های خود مشارکت داشته باشید. استفاده از دستورات توقف ضرر (Stop-Loss Orders) را در نظر بگیرید. استراتژی‌های مدیریت ریسک را پیاده‌سازی کنید. همچنین مهم است که به‌روز و درگیر با اخبار باشید، زیرا تحولات جدید با شرکت‌هایی که متعلق به شما هستند ممکن است گرایش شما را نسبت به چشم‌انداز شرکت تغییر دهد.

مزایای فرو رفتن در نقش بازنده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

با وجود همه آنچه گفتیم، مهم است که بدانید فرو رفتن در نقش بازنده ممکن است همچنان حرکت درستی باشد. سرمایه‌گذاران می‌توانند با فرو رفتن در نقش بازنده با قیمت کاهش‌یافته، میانگین هزینه خود را کاهش دهند. در پایان، این می‌تواند بازده کلی سرمایه‌گذاری را بهبود بخشد. این همچنین می‌تواند پتانسیل سود آینده را افزایش دهد، زیرا سرمایه‌گذاران اغلب هنگام ارزیابی یک باخت برای سرمایه‌گذاری بیشتر، رویکرد ارزش بلندمدت را در پیش می‌گیرند.

سرمایه‌گذاری بر ناکارآمدی بازار (Market Inefficiency) همچنین می‌تواند فرصت‌هایی را ایجاد کند، مانند زمانی که یک سهام یا دارایی به دلیل احساسات کوتاه‌مدت بازار یا عوامل خارجی کاهش می‌یابد. با سرمایه‌گذاری بر روی این ناکارآمدی‌ها، سرمایه‌گذاران به طور بالقوه می‌توانند از اصلاح یا بازگشت بعدی بهره‌مند شوند. در این زمینه‌ها، سرمایه‌گذاری که پول خود را برای یک وضعیت بازنده می‌گذارد ممکن است منطقی‌تر از معامله‌گران احساسی باشد که به طور تکانشی بر اساس احساسات کوتاه‌مدت معامله می‌کنند.

تخصیص سبد استراتژیک (Strategic Portfolio Allocation) نیز می‌تواند برای فرو رفتن در نقش بازنده استفاده شود. اگر یک سرمایه‌گذار افق سرمایه‌گذاری بلندمدت و سبد متنوعی داشته باشد، ممکن است بخش کوچکی از سرمایه خود را به سرمایه‌گذاری‌های پرخطر، از جمله برخی از باخت‌ها اختصاص دهد تا پتانسیل بازدهی بالاتر در دارایی‌های پرریسک را تشخیص دهد. بسته به حرکت کلی پرتفوی، سرمایه‌گذار ممکن است بخواهد وجوه را به دارایی‌های پرریسک‌تر تخصیص دهد تا تخصیص سبد سهام خاصی را حفظ کند. اگرچه این موقعیت ممکن است به دلیل ماهیت سرمایه‌گذاری در حال تلاش ریسک بیشتری داشته باشد، اما ممکن است به دلیل ماهیت سبد متنوع‌تر، ریسک را در زمینه‌های دیگر کاهش دهد.

نمونه‌ای از فرو رفتن در نقش بازنده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فرض کنید یک سرمایه‌گذار متوجه روند صعودی قبلی شده و منتظر عقب‌نشینی بوده و در ماه اکتبر ۱۰۰ سهم را به قیمت ۳۲ دلار خریداری کرده است. سرمایه‌گذار این را به عنوان یک نگه‌داشتن بلندمدت می‌بیند. هزینه این معامله ۳,۲۰۰ دلار است.

در دفعه بعد، اوراق بهادار با قیمت ۱۶ دلار معامله می‌شود که ارزش آن نصف شده است؛ زیرا همان سهام در این موقعیت اکنون ۱,۶۰۰ دلار ارزش دارد. سرمایه‌گذار تصمیم می‌گیرد که سهام با قیمت ۱۶ دلار معامله می‌شود و بنابراین موقعیت خود را افزایش می‌دهد و ۱۰۰ سهم دیگر را به قیمت ۱۶ دلار خریداری می‌کند. این هزینه ۱,۶۰۰ دلار اضافی است.

در این زمان، سرمایه‌گذار ۲۰۰ سهم به ارزش ۴,۸۰۰ دلار دارد. میانگین قیمت در حال حاضر ۲۴ دلار است. اگر قیمت سهام به بالای ۲۴ دلار برسد، سرمایه‌گذار با وجود اینکه در ابتدا با قیمت ۳۲ دلار خرید کرده، اما در سود خواهد بود. با این حال، ریسک آن افزایش یافته است. پیش از این، او ۳,۲۰۰ دلار ریسک کرده و اکنون ۴,۸۰۰ دلار (۳,۲۰۰ دلار + ۱,۶۰۰ دلار) ریسک کرده است. اگر سهام به کاهش به زیر ۱۶ دلار ادامه دهد، در ۲۰۰ سهم ضرر می‌کند، نه فقط ۱۰۰ سهم.

چند ماه بعد، سهام در زیر ۷ دلار معامله می‌شود. موقعیت سرمایه‌گذار اکنون ۱,۴۰۰ دلار (۷ دلار در ۲۰۰ سهم) ارزش دارد. تاکنون سرمایه‌گذار ۷۱ درصد از سرمایه‌گذاری خود را از دست داده است ((۴,۸۰۰ تا ۱,۴۰۰ دلار) / ۴,۸۰۰ دلار). در این مورد، حتی اگر سهام از ۷ دلار (به ۱۴ دلار) دو برابر شود، سرمایه‌گذار همچنان در خرید خود با قیمت ۱۶ دلار و در خرید خود با قیمت ۳۲ دلار ضرر بسیاری کرده است.

در این مثال، سرمایه‌گذار می‌توانست پس از کاهش اولیه قیمت، از سهام دور شود. در عوض، او به شرکت اطمینان داشت و از آنجا که این تصمیم سرمایه‌گذاری محقق نشد، متأسفانه سرمایه‌گذار در باخت خود فرو رفت و پس از آن به ضرر خود ادامه داد.

اثر ترس از دست دادن بر فرو رفتن در نقش بازنده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ترس از ضرر بر تصمیم برای فرو رفتن در نقش بازنده تأثیر می‌گذارد و سرمایه‌گذاران را از درک ضرر بیزار می‌کند. سرمایه‌گذاران ممکن است سرمایه‌گذاری‌های از دست رفته را حفظ کنند و وجوه بیشتری را به امید جلوگیری از درد پذیرش ضرر اضافه کنند، حتی اگر منطقی‌ترین تصمیم از منظر سرمایه‌گذاری نباشد.

ترسِ از دست دادن (FOMO) می‌تواند با ایجاد اضطراب در مورد از دست دادن بالقوه سود یا فرصت‌های سرمایه‌گذاری سودآور، بر تصمیم برای فرو رفتن در نقش بازنده تأثیر بگذارد. سرمایه‌گذاران ممکن است احساس کنند که مجبور به اضافه کردن وجوه بیشتر به سرمایه‌گذاری از دست رفته هستند، ناشی از ترس از اینکه ممکن است فرصت بهبودی در آینده را از دست بدهند.

آیا فرو رفتن در نقش بازنده مزیت یا فرصتی دارد؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اگر اصول بنیادی سرمایه‌گذاری با وجود شکست‌های کوتاه‌مدت باقی بماند، فرو رفتن در نقش بازنده می‌تواند فرصتی برای جمع‌آوری سهام بیشتر با قیمت کمتر باشد. با این حال، چنین فرصت‌هایی نیاز به تجزیه و تحلیل دقیق و درک کامل پتانسیل سرمایه‌گذاری برای بازیابی دارد، زیرا فرو رفتن در نقش بازنده بدون مبنای محکم می‌تواند ضررها را تشدید کند.

چه زمانی ضرر خود را کاهش دهیم؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]

وقتی بنابر تحلیل‌های بنیادی سرمایه‌گذاری، احتمال سود پایین آمده است، باید دانست که فرو رفتن در ضرر هیچ سودی نخواهد داشت؛ چرا که در این صورت پتانسیل ضررهای بیشتر، بیشتر از پتانسیل بهبودی و سود است. مهم است که سرمایه‌گذاری خود را به صورت عینی ارزیابی کنید و مدیریت ریسک را برای محافظت از ارزش کلی پرتفوی اولویت‌بندی کنید و اگر مطمئن نیستید که چه حرکتی باید انجام دهید، با یک مشاور مالی صحبت کنید.

پنج سؤال حیاتی پس از هر معامله ناکام[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یکی از بزرگترین مشکلات (اگر نگوییم بزرگترین مشکل) که در معاملات با آن مواجه بوده‌ام، کنار آمدن با یک زیان است. حتی اگر همه چیز را درست انجام دهم، با این حال زیان‌ها بیشتر از هر بردی مرا تحت‌تأثیر قرار می‌دهند. تا حدودی، این موضوع هنوز چیزی است که روی آن کار می‌کنم.

منظورم را اشتباه برداشت نکنید، در مورد زیانی مثل ۵۰٪ یا چیزی وحشتناک صحبت نمی‌کنم. تقریباً همیشه حد ضرر (stop loss) را روی ۱-۲٪ تنظیم می‌کنم، یک هدف تقریبی برای سود تعیین می‌کنم و به حرکت قیمت اجازه می‌دهم به من بگوید چه زمانی باید از معامله خارج شوم.

اما زیان‌ها هنوز مرا ناراحت می‌کنند. به جایی رسید که اگر دو معامله پیاپی را از دست می‌دادم، برای یک هفته معامله را متوقف می‌کردم، زیرا فکر می‌کردم ضعیف معامله کرده‌ام. اما همانطور که همه می‌دانند، دو زیان پیاپی لزوماً به معنای ضعیف معامله کردن نیست. این تنها بخشی از جریان معاملات است.

راه‌حل این «افسردگی زیان در معاملات» چیست؟ من دریافته‌ام که پرسیدن این ۵ سوال پس از یک زیان به من کمک می‌کند تا موضوع را در چشم‌انداز درستی قرار دهم و معامله بعدی را بدون فکر کردن به زیان قبلی انجام دهم. شما ممکن است همیشه نیازی به استفاده از این تکنیک‌های مرور نداشته باشید، اما من دریافته‌ام که داشتن این لیست برای بازگشت به آن در هر زمان که احساس کنم زیان‌ها روی روان‌شناسی من تاثیر می‌گذارند، مفید است.

۱. آیا معامله خود را می‌شناسم؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]

قبل از معامله با هر تنظیمی، باید آن را روی جفت ارز (currency pair) یا بازاری که قرار است معامله کنید، در یک دوره تاریخی طولانی‌مدت آزمایش کنید. من دریافته‌ام که نرم‌افزار فارکس تستر (Forex Tester) بهترین راه برای انجام آزمایش‌ها در بازار فارکس است، اما راه‌حل‌های دیگری نیز برای فارکس و سایر بازارها وجود دارد.

شناخت حداکثر تعداد زیان‌های پیاپی، بزرگترین کاهش سرمایه (drawdown) و سایر آمارهای مرتبط می‌تواند شما را برای چند زیان آماده کند. هر سیستمی دارای دوره‌های زیان‌دهی است، اما روشن نگه داشتن ذهن در طول این دوره‌ها مهم‌تر از پول است.

بنابراین اگر در یک دوره زیان‌دهی هستید یا حتی اگر فقط یک زیان باعث نگرانی شما شده، به نتایج آزمایش‌های خود برگردید و به خود یادآوری کنید که این تنها بخشی از نحوه معامله سیستم است. توانایی پاسخ مثبت به این سوال به شما اطمینان می‌دهد که به جلو حرکت کنید.

۲. آیا می‌توانم آنچه اتفاق افتاده را برگردانم؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بدون توجه به اینکه چقدر پول از دست داده‌اید، هیچ راهی برای برگرداندن آن وجود ندارد. آنچه اتفاق افتاده انجام شده و شما باید ادامه دهید. اگر به درستی معامله نکردید، خوشحال باشید که اکنون بهترین زمان برای فهمیدن مشکل و تلاش برای اصلاح آن است تا دوباره اتفاق نیفتد.

اگر به خوبی معامله کردید و هنوز هم پول از دست دادید، خودتان را به خاطر ۱۰۰۰۰ (ده هزار) چیزی که می‌توانستید انجام دهید سرزنش نکنید. این هیچ فایده‌ای ندارد. زیان را بپذیرید و به جلو بروید.

۳. آیا من در حال انتقام‌گیری در معاملات هستم؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]

همه معامله انتقامی انجام می‌دهند، این طبیعت انسان است. اما اگر چند معامله انتقامی را پشت سر هم انجام دهید، می‌توانید حساب خود را خیلی سریع از دست بدهید.

معاملات انتقامی دو مشکل بزرگ دارند. زمانی که وارد حالت انتقام‌گیری می‌شوید، قوانین را نادیده می‌گیرید. این قوانین برای یک دلیل وجود دارند... برای اینکه شما پول در بیاورید! پس از معامله انتقامی، خودتان را به خاطر معامله ضعیف سرزنش می‌کنید و این می‌تواند باعث شود که به خودتان و سیستم‌هایتان شک کنید.

اگر معامله آخر خود را از دست داده‌اید، پرسیدن این سوال که آیا معامله بعدی یک معامله انتقامی است می‌تواند شما را از مشکلات و عذاب روانی نجات دهد.

۴. آیا من در هر معامله بیش از حد ریسک می‌کنم؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ممکن است شما به خوبی معامله کنید، اما تنها کمی بیشتر از آنچه که راحت هستید در هر معامله ریسک می‌کنید. برای مثال، ممکن است ۳٪ از کل حساب خود را روی آن معامله ریسک کنید. در آزمایش‌های خود، می‌دانید که این تنظیم دارای نرخ موفقیت ۶۵٪ است و معمولاً نسبت پاداش به ریسک ۲:۱ دارد.

در طول زمان، معامله به شما پول خواهد داد... طبق آزمایش‌های شما. اما آیا این ۳٪ برای شما کمی بیش از حد ریسک نیست؟ ممکن است برای برخی افراد خوب باشد، اما شما باید از روان‌شناسی مثبت خود محافظت کنید و آنچه که برای شما مناسب است را انجام دهید.

اگر ریسک خود را به ۱٪ در هر معامله کاهش دهید، این ممکن است به شما کمک کند تا امور را به شکل عینی‌تری ببینید و برنده شدن و باختن کمتر به یک ترن هوایی احساسی تبدیل شود.

۵. آیا من بیش از حد ارزش خود را به این زیان می‌چسبانم؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اگر واقعاً می‌خواهید به عنوان یک معامله‌گر حرفه‌ای موفق شوید، پس در طول زندگی خود هزاران معامله انجام خواهید داد. با این حال، این معاملات همه هویت شما نیست.

معامله‌گری یکی از چیزهایی است که انجام می‌دهید، اما شما همچنین یک همسر، پدر/مادر، دوست، معلم، مربی و غیره نیز هستید. خودتان را با معاملات تعریف نکنید، به یاد داشته باشید که نقش‌های مهم دیگری در زندگی نیز دارید.

اگر معامله‌گری خود را در چشم‌انداز درست قرار دهید، کمتر احساس نیاز به همیشه برنده بودن خواهید داشت و به خودتان اجازه خواهید داد که به خوبی معامله کنید.

چگونه از موقعیت افت سرمایه خارج شویم؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در روزهای اولیه ترید، در طول افت سرمایه بسیار دلسرد می‌شدم. به محض اینکه به یک افت سرمایه رسیدم، فرض می‌کردم که استراتژی از کار افتاده و به یک استراتژی معاملاتی جدید می‌پرداختم. این آخرین کاری است که ما باید به عنوان تریدر انجام دهیم.

از آن زمان تاکنون چیزهای زیادی یاد گرفته‌ام و می‌خواهم با ارائه ابزارها و تکنیک‌هایی برای غلبه بر تردیدهای طبیعی که با افت سرمایه به وجود می‌آید، به شما کمک کنم تا از این اشتباه جلوگیری کنید. روانشناسی بهینه کاهش سرمایه معاملاتی این است که افت سرمایه را تا حد ممکن عینی بررسی کنید. ابتدا ارزیابی کنید که آیا افت سرمایه در پارامترهای عادی استراتژی معاملاتی شما است یا خیر. اگر اینطور نیست، داده‌های خود را بررسی کنید تا دلیل آن را بیابید و راهی برای رفع آن پیدا کنید.

افت سرمایه بخشی اجتناب‌ناپذیر از معاملات است و مدیریت آن می‌تواند دشوار باشد. با این حال، نحوه واکنش شما به افت سرمایه تأثیر قابل توجهی بر موفقیت شما خواهد داشت. بنابراین اگر می‌خواهید به یک معامله‌گر انعطاف‌پذیرتر تبدیل شوید و کمتر نگران افت سرمایه خود باشید، در اینجا چیزی است که باید بدانید.

درک افت در معاملات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اول، مهم است که بدانید چگونه افت سرمایه تعریف می‌شود، زیرا این امر می‌تواند تأثیر روانی ضررهای شما را کاهش دهد. وقتی بفهمید که افت سرمایه واقعاً چیست، می‌توانید عینی‌تر درک کنید که آیا باید نگران یک سری ضرر باشید یا خیر.

افت سرمایه اصطلاحی است که برای توصیف کاهش حساب معامله‌گر از اوج ارزش به پایین‌ترین نقطه قبل از بازیابی به یک ارزش اوج جدید استفاده می‌شود. این یک مفهوم ضروری در معاملات است، زیرا می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا ریسک‌های موجود در استراتژی‌های معاملاتی خود را درک کنند. افت سرمایه معمولاً به عنوان درصدی از حداکثر ارزش حقوق صاحبان سهام در حساب اندازه‌گیری می‌شود. به عنوان مثال، اگر ارزش اوج حساب یک معامله‌گر ۱۰,۰۰۰ دلار باشد و سپس به ۸,۰۰۰ دلار کاهش یابد، افت سرمایه ۲۰ درصد است.

توجه به این نکته مهم است که افت سرمایه‌ها با ضرر یکسان نیستند. ممکن است در راه رسیدن موجودی حساب خود به بالاترین حد خود چند ضرر داشته باشید. بنابراین اگر یک استراتژی معاملاتی به درستی آزمایش‌شده داشته باشید، چند ضرر طبیعی است.

اندازه‌گیری افت سرمایه: حداکثر افت سرمایه و مدت‌زمان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حداکثر افت سرمایه بزرگترین کاهش ارزش حساب از اوج به پایین‌ترین نقطه آن قبل از سقف جدید است. این یک معیار حیاتی است که معامله‌گران برای ارزیابی ریسک استراتژی‌های معاملاتی خود از آن استفاده می‌کنند. حداکثر افت سرمایه را می‌توان به عنوان درصدی از حداکثر ارزش حقوق صاحبان سهام یا به عنوان مبلغ دلاری محاسبه کرد. اما استفاده از درصد معمولاً بسیار مفیدتر است.

محاسبه حداکثر افت سرمایه آسان است. به سادگی به نمودار عملکرد خود در درصد به دست آمده/از دست رفته نگاه کنید و به دنبال بزرگترین افت از بالا به پایین باشید. همچنین نرم‌افزاری وجود دارد که می‌تواند آمار معاملات زنده و بک‌تست شما را به شما نشان دهد.

افت سرمایه‌ها را می‌توان با مدت‌زمان آنها نیز اندازه‌گیری کرد، که مدت‌زمان بین اوج و افول است. مدت‌زمان افت سرمایه بسته به استراتژی شما و شرایط بازار می‌تواند به طور قابل توجهی متفاوت باشد. معامله‌گران کوتاه‌مدت ممکن است افت سرمایه‌های مکرر و کوتاه‌تری را تجربه کنند، در حالی که معامله‌گران بلندمدت ممکن است افت سرمایه‌های طولانی‌تری را تجربه کنند.

نقش اهرم، نوسانات و ریسک به ازای هر معامله در افت سرمایه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اهرم و نوسانات دو عاملی هستند که می‌توانند به طور قابل توجهی بر افت در حساب معامله‌گر تأثیر بگذارند. میزان اهرمی که استفاده می‌کنید، سود و زیان حساب شما را تقویت می‌کند که می‌تواند منجر به افت قابل توجه‌تر شود. بسیاری از اوقات، فقط کاهش اهرم یا ریسک در هر معامله می‌تواند افت سرمایه را قابل تحمل کند.

یک تصور غلط رایج در مورد استراتژی‌های معاملاتی این است که اگر ریسک هر معامله را در یک استراتژی سودآور افزایش دهید، به سادگی میزان پولی را که استراتژی به دست می‌آورد افزایش می‌دهد. این تصور نادرست است. اغلب کاهش اهرم یا ریسک در هر معامله منجر به نتایج بهتری می‌شود، زیرا در مورد نتیجه استرس چندانی نخواهید داشت و کمتر احتمال دارد که اشتباهات غیرمنطقی مرتکب شوید.

نوسانات همچنین می‌تواند با افزایش دفعات و شدت حرکات بازار، بر افت سرمایه تأثیر بگذارد. بازارهای با نوسان بالا می‌توانند منجر به افت‌های قابل توجه‌تری شوند، به خصوص اگر استراتژی معامله‌گر با شرایط بازار مطابقت نداشته باشد. بنابراین مهم است که بدانید آیا استراتژی شما از نوسانات سود می‌برد یا از آن آسیب می‌بیند.

تأثیر روانشناختی کاهش سرمایه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

افت سرمایه بخشی اجتناب‌ناپذیر از معاملات است و می‌تواند تأثیر روانی قابل توجهی بر شما داشته باشد. تجربه افت می‌تواند طیف گسترده‌ای از احساسات از جمله ترس، طمع و ناامیدی را تحریک کند. این احساسات می‌تواند باعث شود معامله‌گران بیش از حد محتاط شوند و فرصت‌های بالقوه را از دست بدهند. از سوی دیگر، حرص و طمع می‌تواند شما را به سمت ریسک‌های غیرضروری در تلاش برای جبران سریع ضررهای خود سوق دهد.

تصدیق و مدیریت این احساسات ضروری است تا از کدر کردن قضاوت شما و رفتن به سوی تصمیم‌گیری ضعیف جلوگیری شود. اولین قدم این است که بتوانید با احساسات منفی خود بنشینید و از آن فرار نکنید. اگر بتوانید احساسات را به طور کامل احساس کنید، معمولاً شروع به از بین رفتن می‌کند.

سوگیری‌های شناختی در دوره‌های افت سرمایه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در طول دوره‌های افت سرمایه، تریدرها ممکن است را نیز تجربه کنند که می‌تواند بر تصمیم‌گیری آنها تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، سوگیری تأیید (confirmation bias) می‌تواند باعث شود معامله‌گران به دنبال اطلاعاتی باشند که باورهای موجود آنها را تأیید می‌کند و اطلاعاتی را که با آنها در تضاد است نادیده بگیرند. به طور مشابه، سوگیری ضررگریزی (loss aversion) می‌تواند باعث شود معامله‌گران بیش از حد بر روی اجتناب از ضرر به جای جستجوی سود متمرکز شوند.

این سوگیری‌ها می‌تواند منجر به از دست رفتن فرصت‌ها و تصمیمات معاملاتی ضعیف شود. تجارت می‌تواند یک فعالیت استرس‌زا باشد و دوره‌های افت می‌تواند این استرس را تشدید کند. استرس می‌تواند تصمیم‌گیری را مختل کرده و منجر به تصمیمات تکانشی و غیرمنطقی شود.

مدیریت ریسک و کاهش[ویرایش | ویرایش مبدأ]

توسعه یک برنامه معاملاتی مؤثر (trading plan) سنگ بنای تجارت موفق است. یک برنامه معاملاتی شامل مجموعه‌ای از قوانین و دستورالعمل‌ها است که نحوه برخورد معامله‌گر با بازار را تعیین می‌کند. برنامه شما باید بر اساس تحمل ریسک، اهداف و سبک معاملاتی شما باشد. به یاد داشته باشید که همیشه قبل از ریسک کردن پول واقعی، برنامه معاملاتی خود را دوباره آزمایش کنید و سپس به برنامه پایبند باشید.

استراتژی‌هایی برای بهبودی و رشد[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اکنون که مفاهیم کلیدی مربوط به افت سرمایه و چگونگی تأثیر آنها بر شما را درک کردید، بیایید نگاهی به راه‌حل‌ها بیندازیم، اگر در یک افت سرمایه قرار گرفتید، در صورتی که این فرآیند منطقی را دنبال کنید، خواهید دید که چگونه می‌توانید تأثیر افت سرمایه را بر روانشناسی معاملاتی خود به حداقل برسانید.

افت ممکن است عادی باشد. اولین چیزی که باید در نظر بگیرید این است که آیا افت فعلی شما طبیعی است یا خیر. اگر در پارامترهای بک‌تست شما و نتایج شبیه‌سازی مونت‌کارلو (Monte Carlo simulation) باشد، احتمالاً جای نگرانی ندارید. اما اگر برنامه خود را معامله می‌کنید و افت فعلی شما کمتر از حداکثر افت سرمایه تاریخی شما است، نیازی به وحشت نیست.

آیا استراتژی معاملاتی شما از کار افتاده است؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اکنون اگر افت فعلی شما بزرگتر از حداکثر افت تاریخی شما است، وقت آن است که کمی تجزیه و تحلیل انجام دهید. سوالی که باید بپرسید این است: آیا استراتژی من از کار افتاده است یا این فقط یک وضعیت غیرعادی است؟ اگر به نظر می‌رسد که استراتژی شما ممکن است از کار افتاده باشد، دو کار وجود دارد که می‌توانید انجام دهید تا بفهمید آیا واقعاً از کار افتاده است یا خیر:

۱. ریسک کمتری در هر معامله داشته باشید ۲. فقط در یک حساب آزمایشی معامله کنید.

آمادگی روانشناختی و کنترل عاطفی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حفظ آمادگی روانشناختی و کنترل عاطفی برای بهبودی از افت ضروری است. معامله‌گرانی که از نظر عاطفی تحت‌تأثیر ضرر قرار می‌گیرند ممکن است تصمیمات تکانشی بگیرند که می‌تواند منجر به ضررهای بیشتر شود. داشتن ذهنیت مثبت و درک روشنی از ریسک‌های موجود در تجارت بسیار مهم است.

در نهایت، استراتژی معاملاتی خود را درک کنید و ذهنیت مثبتی داشته باشید تا بهترین شانس را برای رهایی سریع از افت سرمایه به خود بدهید.

چگونه با دوره‌های سود و زیان کنار بیاییم؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]

وقتی برای اولین بار وارد دنیای معامله‌گری می‌شوید، تصوراتتان بیشتر حول محور کسب پول زیاد می‌چرخد. این یک رؤیای مشترک بین بسیاری از معامله‌گران تازه‌کار است. شما ممکن است فکر کنید آماده‌اید تا به سرعت وارد بازار شوید و سود کلانی به دست آورید. اما آیا واقعاً از لحاظ ذهنی برای این کار آماده‌اید؟

بیشتر معامله‌گران تازه‌کار برای پولی که رویای آن را دارند آمادگی ذهنی لازم را ندارند. بخش بزرگی از معامله‌گری فراتر از تحلیل‌های فنی و شناخت بازارهاست؛ در واقع، بزرگ‌ترین چالش درونی است. ذهن شما باید برای روبه‌رو شدن با وضعیت‌های متنوع و غیرمنتظره آماده باشد.

علاوه بر نداشتن آمادگی روانی برای مدیریت پول زیاد، وضعیت‌های دیگری هم وجود دارند که می‌توانند مانع دستیابی شما به موفقیت‌های بزرگ شوند. این وضعیت‌ها اغلب نادیده گرفته می‌شوند، اما درک و آمادگی برای آن‌ها می‌تواند به معنای تفاوت بین یک معامله‌گر موفق و کسی باشد که سرمایه‌اش را از دست می‌دهد. در این بخش، پنج وضعیت را بررسی می‌کنیم که باید از لحاظ ذهنی برای آن‌ها آماده باشید تا بهترین شانس را برای موفقیت در معامله‌گری داشته باشید. از یک معامله زیان‌ده کوچک گرفته تا دوره‌های طولانی زیان‌دهی، هرکدام از این وضعیت‌ها می‌توانند چالش‌های عمیقی برای روان معامله‌گر ایجاد کنند.

آمادگی ذهنی و توانایی مدیریت احساسات در مواجهه با این موقعیت‌ها کلید موفقیت در معاملات است. دوره‌های سود‌دهی، برخلاف انتظار، می‌توانند باعث ایجاد اعتماد به نفس کاذب و در نهایت از دست رفتن تمامی دستاوردها شوند. همچنین انتقادهای تصادفی دیگران می‌تواند به سرعت بر ذهنیت معامله‌گر تأثیر بگذارد و مسیر موفقیت را مختل کند.

معامله زیان‌ده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بیایید از کوچک شروع کنیم. ممکن است فکر کنید که یک معامله زیان‌ده مسئله خاصی نیست، اما تأثیر آن بر روان شما بیشتر از چیزی است که تصور می‌کنید. یک معامله زیان‌ده، حتی اگر در محدوده ریسک مجاز شما باشد، می‌تواند احساس تردید در توانایی‌های شما ایجاد کند.

وقتی حدضرر (Stop-Loss) شما فعال می‌شود و ضرری را تجربه می‌کنید، ممکن است این احساس در شما شکل بگیرد که اشتباه بزرگی مرتکب شده‌اید. این لحظات، دقیقاً همان زمان‌هایی هستند که به جای تمرکز بر اشتباهات گذشته، باید تمرکز خود را به سمت یادگیری و پیشرفت معطوف کنید. خودانتقادی بیش از حد نه تنها کمکی نمی‌کند، بلکه مسیر رشد شما را مسدود می‌کند.

در چنین لحظاتی، نفس عمیق بکشید و این لیست را مرور کنید:

  • آیا قوانین استراتژی معاملاتی خود را دنبال کرده‌اید؟
  • آیا اشتباهی مرتکب شده‌اید که می‌توانستید از آن جلوگیری کنید؟
  • چه کار خوبی در این معامله انجام داده‌اید که می‌توانید از آن درس بگیرید؟

از اهمیت این نکات غافل نشوید. اگر استراتژی شما با دقت طراحی شده و به خوبی تست شده باشد، شکست یک معامله نباید اعتماد به نفس شما را تخریب کند. در عوض، این یک فرصت برای ارزیابی و بهبود عملکرد است.

معامله سود‌ده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اگر معاملات زیان‌ده از نظر روانی چالش‌برانگیز هستند، پس معاملات سود‌ده باید حس خوبی به شما بدهند، درست است؟ اما اینجا هم ممکن است چالش دیگری پیش رویتان باشد.

بعضی معامله‌گران پس از یک معامله موفق، بیش از حد به هیجان می‌آیند. شاید شروع به خیال‌پردازی درباره خرید یک لامبورگینی یا خانه‌ای رویایی کنند. این خیال‌پردازی‌ها می‌توانند به سرعت باعث شوند که از مسیر اصلی خود منحرف شوید.

هرچند داشتن اهداف مالی انگیزه‌بخش است، اما وابستگی بیش از حد به یک معامله موفق می‌تواند به شکست منجر شود. دلیلش این است که وقتی یک معامله سودآور به نتیجه می‌رسد، ذهن شما تمایل دارد که به اوج خود برسد و شما را دچار غرور و اعتماد به نفس کاذب کند. اگر این حالت ادامه یابد، در معامله بعدی ممکن است ریسک بیش از حدی را بپذیرید که نتیجه‌اش ضرر خواهد بود.

دوره زیان‌دهی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

زیان‌های پیاپی از آن دسته وضعیت‌هایی هستند که معامله‌گران اغلب آمادگی ذهنی لازم را برای آن ندارند. هر کسی ممکن است دچار یک سری زیان‌های متوالی شود، اما تفاوت بین معامله‌گران موفق و سایرین، نحوه برخورد با این دوره‌های زیان‌دهی است.

اگر آماده نباشید، ممکن است این دوره‌های زیان‌دهی به‌شدت بر اعتماد به نفس شما تأثیر بگذارد و شما را به جایی برساند که احساس کنید توانایی موفقیت در بازار را ندارید. در این لحظات، استراتژی‌هایی که از پیش طراحی کرده‌اید به کارتان می‌آیند. آیا قصد دارید برای مدتی از معامله کردن دست بکشید؟ یا شاید بخواهید با حجم‌های کوچک‌تری معامله کنید تا از اثرات زیان‌های بیشتر جلوگیری کنید؟

چالش اصلی در اینجا این است که به‌جای انفعال و تسلیم شدن در برابر ترس، فعالانه رویکرد خود را تغییر دهید و از این دوره‌ها به‌عنوان فرصتی برای بازنگری در استراتژی‌ها و یادگیری بیشتر استفاده کنید.

دوره سود‌دهی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

همان‌طور که دوره‌های زیان‌دهی چالش‌های خاص خود را دارند، دوره‌های سود‌دهی نیز می‌توانند پیچیدگی‌های روانی به همراه داشته باشند. بسیاری از معامله‌گران پس از یک دوره موفقیت، به اشتباه تصور می‌کنند که دیگر شکست نخواهند خورد و این اعتماد به نفس کاذب می‌تواند به از دست رفتن تمامی دستاوردها منجر شود.

یکی دیگر از خطرات روانی در دوره‌های سود‌دهی، ترس از موفقیت است. این ترس ممکن است از باورهای ناخودآگاه شما ناشی شود، مانند اینکه «پول به‌راحتی به دست نمی‌آید» یا «افراد موفق به‌راحتی مورد قضاوت قرار می‌گیرند.» این باورها می‌توانند باعث شوند که به‌طور ناخودآگاه خودتان را از موفقیت دور کنید و دوباره به «واقعیت» بازگردید.

انتقادهای تصادفی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

هیچ چیزی به‌اندازه انتقادهای ناگهانی و تصادفی دیگران نمی‌تواند به سرعت ذهنیت شما را به هم بریزد. افراد زیادی در اطرافتان هستند که می‌خواهند نظرشان را درباره معاملات شما بدهند و این نظرات ممکن است بر عملکرد شما تأثیر بگذارد. در چنین مواقعی، لازم است بین نظرات سازنده و آن‌هایی که فقط باعث تضعیف شما می‌شوند، تفاوت قائل شوید.

یکی از مهم‌ترین مهارت‌هایی که یک معامله‌گر باید توسعه دهد، قدرت نادیده گرفتن نظرات بی‌پایه و اساس است. حتی اگر منتقد شما مربی‌تان باشد، مهم است که یاد بگیرید فکر کنید و بر اساس استراتژی شخصی خود عمل کنید. در غیر این صورت، همیشه به نظرات دیگران وابسته خواهید بود و اعتماد به نفس لازم برای موفقیت را به دست نخواهید آورد.