روانشناسی تریدرها در سطوح حمایت و مقاومت
مقاله | |
---|---|
موضوع | اقتصاد رفتاری ● تحلیل تکنیکال |
نویسنده | Jean Folger |
تعداد کلمات | ۱۶۵۱ |
زمان مطالعه | ۵ دقیقه |

تحلیلگران فنی از سطوح حمایت (support) و مقاومت (resistance) برای شناسایی نقاط قیمت در نمودار استفاده میکنند. حمایت در جایی اتفاق میافتد که انتظار میرود روند نزولی به دلیل تمرکز تقاضا متوقف شود. مقاومت در جایی رخ میدهد که انتظار میرود روند صعودی به دلیل تمرکز عرضه به طور موقت متوقف شود.
این سطوح، اگرچه ممکن است در نگاه اول دلخواه و تصادفی به نظر برسند، اما بر اساس احساسات بازار و لنگر انداختن (anchoring) شکل میگیرند. در اینجا، ما بررسی میکنیم که چگونه مناطق حمایت و مقاومت تا حد زیادی توسط احساسات و روانشناسی انسان شکل میگیرد.
مفاهیم حمایت و مقاومت سطح معاملات، سطوح قیمتی مهم در نمودارها را نشان میدهد که به عنوان مانع عمل میکنند و از رانده شدن قیمت یک دارایی در جهت خاصی جلوگیری میکنند. روانشناسی بازار نقش مهمی ایفا میکند، زیرا معاملهگران و سرمایهگذارانْ گذشته را به یاد میآورند و به شرایط در حال تغییر واکنش نشان میدهند تا حرکت آینده بازار را پیشبینی کنند. تغییر مناطق مقاومت و حمایت را میتوان با درک احساسات بازیگران بازار و نحوه تجمع آنها در بازار آشکار کرد.
روانشناسی پشت حمایت و مقاومت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در یک بازار مالی معین، معمولاً سه نوع شرکتکننده در هر سطح قیمتی وجود دارد:
- کسانی که نگاه طولانیمدت دارند و منتظر افزایش قیمت هستند
- کسانی که نگاه کوتاهمدت دارند هستند و امیدوارند قیمت کاهش یابد
- کسانی که هنوز تصمیم نگرفتهاند که کدام راه را بروند و در حاشیه میمانند.
همانطور که قیمت از سطح حمایت (support) افزایش مییابد، معاملهگران خریدار خوشحال هستند و ممکن است در صورت کاهش قیمت به همان سطح حمایت، به موقعیتهای خود اضافه کنند. معاملهگران کوتاهمدت در این شرایط شروع به زیر سوال بردن موقعیتهای خود میکنند و ممکن است برای پوشش ضرر خود دوباره خرید کنند تا در صورت رسیدن قیمت دوباره به سطح حمایت، از نقطه سر به سر (break-even) خارج شوند یا به آن نزدیک شوند. معاملهگران که قبلاً در این سطح قیمتی وارد بازار نشدهاند، ممکن است در صورت کاهش قیمت به سطح حمایت، آماده پرش و خرید باشند. در اصل، تعداد زیادی از معاملهگران ممکن است مشتاقانه منتظر خرید در این سطح باشند و به قدرت آن به عنوان یک منطقه حمایت بیفزایند. اگر همه این فعالان در این سطح خرید کنند، قیمت احتمالاً یک بار دیگر از حمایت باز خواهد گشت.
با این حال، قیمت میتواند درست از طریق سطح حمایت سقوط کند. با ادامه کاهش قیمت، معاملهگران به سرعت متوجه خواهند شد که سطح حمایت حفظ نمیشود. خریداران ممکن است منتظر بمانند تا قیمت به سطح حمایت قبلی صعود کند، که اکنون به عنوان مقاومت عمل میکند، تا به امید محدود کردن ضرر خود، از معاملات خود خارج شوند. فروشندگان اکنون خوشحال هستند و ممکن است در صورت بازدید مجدد قیمت از سطح قیمت، به موقعیتهای خود اضافه کنند. در نهایت، معاملهگرانی که هنوز وارد بازار نشدهاند، ممکن است در صورت بازگشت قیمت به سطح حمایت قبلی، با پیشبینی کاهش بیشتر قیمتها، فروشنده شوند. باز هم، تعداد زیادی از معاملهگران ممکن است آماده حرکت در این سطح باشند، اما اکنون به جای خرید، فروش خواهند کرد. همین رفتار را میتوان به صورت معکوس با واکنش معاملهگران به سطوح مقاومت مشاهده کرد.
نمونههایی از تغییر مناطق[ویرایش | ویرایش مبدأ]
این مثالها یک اصل مهم تحلیل تکنیکال را نشان میدهند: آنچه قبلاً به عنوان حمایت عمل میکرد، در نهایت مقاومت خواهد شد. برعکس، سطوحی که مقاومت ایجاد کردهاند، زمانی که قیمت به بالاتر از سطح مقاومت شکسته شود، به عنوان حمایت عمل خواهند کرد. این را میتوان در هر نمودار یا هر بازه زمانی مشاهده کرد. اگرچه سرمایهگذاران معمولاً برای تعیین مناطق حمایت و مقاومت به نمودارهای روزانه مراجعه میکنند، اما از بازههای زمانی کوچکتر نیز به ویژه توسط معاملهگران کوتاهمدت برای ایجاد این مناطق استفاده میشود.
به عنوان مثال، نمودار زیر نمودار قیمت شمعدان هفتگی شرکت حمل و نقل مونترال را نشان میدهد. همانطور که خط افقی آبی نشان میدهد، مقاومتی در ۱۵ دلار وجود دارد که از افزایش قیمت به بالای آن سطح جلوگیری میکند. همچنین به نظر میرسد حمایت در ۷ دلار وجود دارد.
مناطق حمایت و مقاومت نهتنها با قیمتهای خاص دیده میشوند، بلکه آنها میتوانند همراه با خطوط روند صعودی یا نزولی متفاوت باشند.
عواطف و رفتار انسان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ترس، طمع، و ذهنیت گلهای (herd instinct) اصطلاحاتی هستند که هنگام بحث در مورد روانشناسی پشت بازارهای مالی ظاهر میشوند. این به این دلیل است که احساسات انسانی در عملکرد قیمت مشاهده شده در بازارها نقش دارند. بنابراین، نمودار قیمت را میتوان به عنوان یک جدول زمانی خوشبینی (optimism) و بدبینی (pessimism) در نظر گرفت. نمودارهای قیمت نشان میدهد که چگونه فعالان بازار به تغییرات انتظارات آینده واکنش نشان میدهند.
به عنوان مثال، ترس و طمع در رفتار فعالان بازار که در بالا ذکر شد، دیده میشود. همانطور که قیمت به سطح حمایت کاهش مییابد، معاملهگران طولانیمدت برای کسب درآمد بیشتر به موقعیتها اضافه میکنند. در همین حال، معاملهگران کوتاهمدت برای پوشش خرید میکنند، زیرا میترسند که پولهایشان را از دست بدهند. غریزه گله نیز در این مثال نشان داده شده است، زیرا معاملهگران تمایل دارند در نزدیکی این سطوح حمایت و مقاومت جمع شوند و آنها را بیشتر تقویت کنند.
معاملهگران همچنین میتوانند به طور جمعی یک پاسخ شرطی را تجربه کنند، به دلیل آنچه به عنوان لنگر انداختن شناخته میشود. لنگر انداختن توسط اقتصاد رفتاری (behavioral finance) آشکار میشود و استفاده ناخودآگاه از اطلاعات نامربوط مانند قیمت خرید یک سهم به عنوان یک نقطه مرجع ثابت (یا لنگر) برای تصمیمگیریهای بعدی در مورد آن سهم توصیف میکند. بنابراین، اگر یک سطح مقاومت یا حمایت در گذشته ایجاد شده باشد، میتواند یک لنگر مشترک ایجاد کند که در آن همان سطوح در آینده با مقاومت یا حمایت مواجه شوند. شکل زیر نمودار روزانه سازنده داروسازی الی لیلی (Eli Lilly) (NYSE: LLY) را نشان میدهد که بر اساس آن، دو قله قبلی قیمت مقاومتی ایجاد کردهاند که نشاندهنده یک روند صعودی قابل توجه است. در واقع، زمانی که قیمت نزدیک به ۳۳.۵۰ دلار کاهش مییابد، بارها و بارها شاهد حمایت هستیم، زیرا این سطح قیمت حداقل در سه مورد قبلی پشتیبانی قوی ارائه کرده است.
سطوح قیمت احساسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سایر سطوح حمایت و مقاومت که تحتتأثیر احساسات انسان قرار میگیرند عبارتند از اعداد گرد (round numbers) (از آنجایی که به راحتی به خاطر سپرده میشوند)، اوج و پایین ۵۲ هفتهای (52-week highs and lows)، و رویدادهای تاریخی مانند اوجهای جدید بازار. معاملهگران و سرمایهگذاران به دلایل مختلفی تمایل دارند به این سطوح قیمت روانی جذب شوند. یکی این است که این قیمتها در گذشته قابل توجه بودهاند و معاملهگران میدانند که احتمالاً دوباره قابل توجه خواهند بود. فعالان بازار اغلب انتظارات آینده را بر اساس آنچه در گذشته اتفاق افتاده است میسنجند. اگر یک سطح حمایت در گذشته کار میکرد، معاملهگر ممکن است تصور کند که دوباره حمایت محکمی را ارائه میدهد.
یکی دیگر از دلایلی که سطوح احساسی قیمت در آن قابل توجه است این است که توجه زیادی را به خود جلب میکند و پیشبینی ایجاد میکند، که میتواند منجر به افزایش حجم (volume) شود، زیرا معاملهگران بیشتر برای پاسخگویی آماده میشوند. به عنوان مثال، اوجهای جدید بازار، هیاهوی هیجان ایجاد میکنند، زیرا معاملهگران تصور میکنند قیمت بالاتر میرود، بدون اینکه سطح مقاومت قبلی آن را کاهش دهد. همانطور که گاوها (bulls) مسئولیت را به دست میگیرند، سرخوشی (euphoria) میتواند منجر به فشار قابل توجهی بالاتر از سقف قبلی شود؛ معمولاً با افزایش مشارکت در بازار، تا زمانی که اشتیاق (enthusiasm) کاهش یابد و سطح مقاومت جدیدی ایجاد شود.
پرسش و پاسخهای متداول[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سطوح حمایت و مقاومت چیست و چگونه شکل میگیرد؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سطح حمایت را میتوان به عنوان کف (floor) و سطح مقاومت را به عنوان سقف (ceiling) قیمتها در بازار در نظر گرفت. قیمتها کاهش مییابند و سطح حمایت را آزمایش میکنند، که یا «نگه میدارد» و قیمت دوباره به سمت بالا بازمیگردد، یا سطح حمایت نقض میشود، و قیمت از طریق حمایت کاهش مییابد و احتمالاً تا سطح حمایت بعدی به پایین ادامه میدهد. این سطوح تا حدی به دلیل روانشناسی بازار شکل میگیرند که احساسات صعودی را در حمایت و نزولی در مقاومت ایجاد میکند.
چرا این سطوح برای معاملهگران فنی مهم هستند؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]
معاملهگران از سطوح حمایت و مقاومت برای برنامهریزی نقاط ورود و خروج (entry and exit points) برای معاملات استفاده میکنند. اگر اقدام قیمت در نمودار سطوح پشتیبانی را نقض کند، بسته به آنچه معاملهگر از سایر اندیکاتورها (indicators) میبیند، به عنوان فرصتی برای خرید یا گرفتن موقعیت فروش (short position) تلقی میشود. اگر نقض در یک روند صعودی رخ دهد، حتی ممکن است نشانهای از معکوس شدن باشد.
لنگر انداختن چگونه در سطوح حمایت و مقاومت نقش دارد؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]
لنگر انداختن یک مقدار دلخواه میگیرد و برای معاملهگران معنایی به آن اختصاص میدهد. بنابراین سطح حمایت یا مقاومت که قبلاً تعیین شده است ممکن است به لنگری تبدیل شود که در آن نقاط مقاومت یا حمایت آینده مشاهده میشود؛ حتی اگر این نقاط هیچ مبنایی نداشته باشند. به همین ترتیب، اعداد گرد مانند ۱۰۰۰ دلار یا ۲۵۰۰۰ دلار ممکن است به عنوان سطوح حمایت یا مقاومت عمل کنند، نه به این دلیل که اساساً هدایت میشوند، بلکه از نظر نمادین به عنوان لنگرهای روانشناختی معنیدار هستند. از آنجا که این سطوح نقض میشوند، معاملهگران ممکن است لنگرهای خود را بر اساس آن تنظیم کنند.
نتیجهٔ نهایی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تحلیلگران تکنیکال از مناطق حمایت و مقاومت برای مطالعه قیمتهای گذشته و پیشبینی حرکات آینده بازار استفاده میکنند. این مناطق را میتوان با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال ساده، مانند خطوط افقی یا خطوط روند بالا/پایین، یا با استفاده از اندیکاتورهای پیشرفتهتر، مانند فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci retracements)، ترسیم کرد. روانشناسی بازار نقش مهمی در حرکت قیمت یک ابزار معین ایفا میکند، زیرا معاملهگران و سرمایهگذاران گذشته را به یاد میآورند، به شرایط در حال تغییر واکنش نشان میدهند و حرکت آینده بازار را پیشبینی میکنند. دانستن اینکه بازار به چه چیزی فکر میکند، بهترین راه است برای تعیین آنچه در آینده انجام خواهد داد.